نوشته شده توسط : برخورد من وعشق تو يك حادثه بود----------------------------------- يك لحظه ي كوتاه پر از وسوسه بود -----------------------------دلگرمي من فقط همان لبخندت - ------------------------------------- در طول مسير خانه تا مدرسه بود --------------------------- عباس حسین پور - شهرستان عنبراباد

  بر فرق امير عكس ماه افتاده 

  از چشم غدير خون به راه افتاده

  امروز غدير هرچه دارد از اوست 

  اين بركه ي  پير هرچه دارد از اوست

  تا اسم امير در ميان مي آيد 

  از كوفه چقدر بوي نان مي آيد

  او جيره ي آب و گندم دنيا بود 

  او چشم و اميد مردم دنيا بود

  اميد كوير بي علف بود هنوز

  اميد جهان بود،هدف بود هنوز

  جانبازي او قصه ي شب هاي عرب

  آيينه ايثار و شرف بود هنوز

  امروز كنار بارگاهش بودم 

  در گوشه اي از خاك نجف بود هنوز

  مي گفت رطب داده به دستان علي 

  نخلي كه پر از شور و شعف بود هنوز

  در شهر پر ازصداي شليك ،ولي

  در محفل او رباب و دف بود هنوز

  بايد كه علي بي كس و تنها باشد 

  با آن همه گمراه طرف بود هنوز

  امروز پر از لطف و كرم بود علي 

  ديوار به ديوار حرم بود علي

  آن چشمه ي نوراني دين آمده بود 

  خورشيد به ديدار زمين آمده بود 





:: بازدید از این مطلب : 173
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 اسفند 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: